روایاتى که در تفسیر آیه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى آمده است :
شاهد گویاى دیگر براى تفسیر فوق (آنچه در قسمت اول گذشت) اینکه روایات فراوانى در منابع اهل سنت و شیعه از شخص پیامبر ص نقل شده که نشان مىدهد منظور از" قربى" اهل بیت و نزدیکان و خاصان پیامبرند، به عنوان نمونه:
1-" احمد" در فضائل الصحابه با سند خود از سعید بن جبیر از عامر چنین نقل مىکند: لما نزلت قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى قالوا:
یا رسول اللَّه! من قرابتک؟ من هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم؟ قال:
على و فاطمه و ابناهما (علیهم السلام) و قالها ثلاثا:"
هنگامى که آیه" قُلْ
لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى
" نازل شد اصحاب عرض کردند اى رسول خدا! خویشاوندان تو که مودت آنها بر ما واجب است کیانند؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزند آن دو، این سخن را سه بار تکرار فرمود"!
2- در" مستدرک الصحیحین" از امام" على بن الحسین" ع نقل شده که وقتى امیر مؤمنان على ع به شهادت رسید، حسن بن على ع در میان مردم خطبه خواند که بخشى از آن این بود:
" من از خاندانى هستم که خداوند مودت آنها را بر هر مسلمانى واجب کرده است، و به پیامبرش فرموده: قل لا اسئلکم ... منظور خداوند از" اکتساب حسنه" مودت ما اهل بیت است"
3-" سیوطى" در" الدر المنثور" در ذیل آیه مورد بحث از مجاهد از ابن عباس نقل کرده که در تفسیر آیه
" قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى" گفت: ان تحفظونى فى اهل بیتى و تودوهم بى:
" منظور این است که حق مرا در اهل بیتم حفظ کنید، و آنها را به سبب من دوست دارید"
و از اینجا روشن مىشود آنچه از ابن عباس بطریق دیگر نقل شده که منظور عدم آزار پیامبر ص به خاطر قرابتش با قبائل مختلف عرب بوده مسلم نیست، زیرا چنان که دیدیم مخالف آن نیز از ابن عباس نقل شده است.
4-" ابن جریر طبرى" در تفسیرش با سند خود از" سعید بن جبیر" و با سند دیگرى از" عمر بن شعیب" نقل مىکند که منظور از این آیه، هى قربى رسول اللَّه (نزدیکان رسول خدا مىباشد)
5- مرحوم طبرسى مفسر معروف از" شواهد التنزیل" حاکم حسکانى که از مفسران و محدثان معروف اهل سنت است از" ابى امامه" باهلى چنین نقل مىکند:
پیامبر اسلام ص فرمود:
:" خداوند انبیاء را از درختان مختلفى آفرید، ولى من و على ع را از درخت واحدى، من اصل آنم، و على شاخه آن، فاطمه موجب بارورى آن است، و حسن حسین میوههاى آن، و شیعیان ما برگهاى آنند ... سپس افزود: اگر کسى خدا را در میان صفا و مروه هزار سال، و سپس هزار سال، و از آن پس هزار سال، عبادت کند، تا همچون مشک کهنه شود، اما محبت ما را نداشته باشد خداوند او را به صورت در آتش مىافکند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى".
جالب این که این حدیث آن چنان اشتهار یافته بود که شاعر معروف کمیت در اشعارش به آن اشاره کرده، مىگوید:
وجدنا لکم فى آل حامیم آیة تاولها منا تقى و معرب
ما براى شما (خاندان پیامبر ص) در سورههاى حامیم آیهاى یافتیم.
که گروه تقیه کننده آن را تاویل کرده، و گروه آشکار کننده آن را آشکارا
بیان کردهاند
6- و نیز سیوطى در" الدر المنثور" از ابن جریر از ابى الدیلم چنین نقل مىکند: هنگامى که على بن الحسین ع را به اسارت آوردند، و بر در دروازه دمشق نگهداشتند، مردى از اهل شام گفت: الحمد للَّه الذى قتلکم و استاصلکم!:
" خدا را شکر که شما را کشت، و ریشه کن ساخت! على بن الحسین ع فرمود: آیا قرآن را خواندهاى؟ گفت آرى، فرمود:
سورههاى حامیم را خواندهاى، عرض کرد نه، فرمود آیا این آیه را نخواندهاى قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؟! گفت: آیا شما همانها هستید که در این آیه اشاره شده؟ فرمود: آرى
7-" زمخشرى" در" کشاف" حدیثى نقل کرده که فخر رازى و قرطبى نیز در تفسیرشان از او اقتباس کردهاند: حدیث مزبور به وضوح مقام آل محمد ص و اهمیت حب آنها را بیان مىدارد، مىگوید: رسول خدا ص فرمود:
" هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته".
" آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد ص از دنیا رود بخشوده است".
" آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد ص از دنیا رود با توبه از دنیا رفته".
" آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد ص از دنیا رود مؤمن کامل الایمان از دنیا رفته".
" آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد ص از دنیا رود فرشته مرگ او را بشارت به بهشت مىدهد، و سپس منکر و نکیر (فرشتگان مامور سؤال در برزخ) به او بشارت دهند".
" آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد ص از دنیا رود او را با احترام به سوى بهشت مىبرند آن چنان که عروس به خانه داماد".
" آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد ص از دنیا رود در قبر او دو در به سوى بهشت گشوده مىشود".
" آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد ص از دنیا رود قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت قرار مىدهد".
" آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد ص از دنیا رود بر سنت و جماعت اسلام از دنیا رفته".
" آگاه باشید هر کس با عداوت آل محمد ص از دنیا رود روز قیامت در حالى وارد عرصه محشر مىشود که در پیشانى او نوشته شده: مایوس از رحمت خدا"!" آگاه باشید هر کس با بغض آل محمد ص از دنیا برود کافر از دنیا رفته"
" آگاه باشید هر کس با عداوت آل محمد ص از دنیا برود بوى بهشت را استشمام نخواهد کرد"
جالب اینکه فخر رازى بعد از ذکر این حدیث شریف که صاحب کشاف آن را به صورت ارسال مسلم ذکر کرده است مىافزاید:
آل محمد ص کسانى هستند که بازگشت امرشان به او است، کسانى که ارتباطشان محکمتر و کاملتر باشد" آل" محسوب مىشوند، و شک نیست که فاطمه و على و حسن و حسین محکمترین پیوند را با رسول خدا داشتند، و این از مسلمات و مستفاد از احادیث متواتر است، بنا بر این لازم است که آنها را" آل پیامبر" ص بدانیم.
سپس مىافزاید: گروهى در مفهوم" آل" اختلاف کردهاند، بعضى آنها را خویشاوندان نزدیک پیامبر مىدانند، و بعضى گفتهاند آنها امت پیامبرند، اگر این واژه را بر معنى اول حمل کنیم آل پیامبر تنها آنها هستند، و اگر به معنى امت که دعوت او را پذیرفتند بدانیم باز هم خویشاوندان نزدیک رسول خدا ص آل او محسوب مىشوند، بنا بر این به هر تقدیر آنها آل هستند و اما غیر آنها در لفظ" آل" داخلند یا نه؟ محل اختلاف است.
سپس فخر رازى از صاحب کشاف چنین نقل مىکند:" وقتى این آیه نازل شد عرض کردند" اى رسول خدا! خویشاوندان تو کیانند که مودتشان بر ما واجب است"؟ فرمود:" على و فاطمه و دو فرزندشان".
بنا بر این ثابت مىشود که این چهار تن ذى القرباى پیغمبرند و هنگامى که این معنى ثابت شد واجب است از احترام فوق العادهاى برخوردار باشند".
فخر رازى مىافزاید: دلائل مختلفى بر این مساله دلالت مىکند:
1- جمله" إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى" که طرز استدلال به آن بیان شد.
2- شک نیست که پیامبر فاطمه را دوست مىداشت و درباره او فرمود:
" فاطمة بضعة منى یؤذینى ما یؤذیها
":" فاطمه پاره تن من است آنچه او را آزار دهد مرا آزار داده است"! و با احادیث متواتر از رسول خدا ص ثابت شده که او على و حسن و حسین را دوست مىداشت، و هنگامى که این معنى ثابت شود محبت آنها بر تمام امت واجب است چون خداوند فرموده: وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ:" از او پیروى کنید تا هدایت شوید" و نیز فرموده: فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ:" کسانى که فرمان او را مخالفت مىکنند از عذاب الهى بترسند" و نیز فرموده: قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ:
" بگو اگر خدا را دوست مىدارید از من پیروى کنید تا خدا شما را دوست دارد" و نیز فرموده لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ:" براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود"
3- دعاى براى" آل" افتخار بزرگى است و لذا این دعا خاتمه تشهد در نماز قرار داده شده: اللهم صل على محمد و على آل محمد، و ارحم محمدا و آل محمد، و چنین تعظیم و احترامى در حق غیر آل دیده نشده است، بنا بر این همه این دلائل نشان مىدهد که محبت آل محمد ص واجب است.
سرانجام فخر رازى سخنان خود را در این مساله با اشعار معروف شافعى پایان مىدهد:
یا راکبا قف بالمحصب من منى و اهتف بساکن خیفها و الناهض
سحرا اذا فاض الحجیج الى منى فیضا کما نظم الفرات الفائض
ان کان رفضا حب آل محمد: فلیشهد الثقلان انى رافضى!!
" اى سوارى که عازم حج هستى! در آنجا که در نزدیکى منى ریگ براى رمى جمرات جمع مىکنند و مرکز بزرگ اجتماع زائران خانه خداست بایست، و فریاد بزن به تمام کسانى که در مسجد خیف مشغول عبادتند و یا در حال حرکت مىباشند.
فریاد بزن به هنگام سحرگاه که حاجیان از مشعر به سوى منى کوچ مىکنند و همچون نهرى عظیم و خروشان وارد سرزمین منى مىشوند.
آرى فریاد بزن و بگو: اگر محبت آل محمد ص رفض و ترک است، همه جن و انس شهادت دهند که من رافضیم"!
آرى این است مقام آل محمد ص که ما به دامانشان چنگ زدهایم و آنها را رهبر خویش و راهنماى دین و دنیا پذیرفتهایم، الگو و اسوه خویش مىدانیم و تداوم خط نبوت را با امامت آنها مىبینیم.